

سری جدید نوشته ها و لطیفه های خنده دار و طنزهای خواندنی
به یارو میگن برو خبر مرگ پدر همسایه رو بده
طرف میره در خونه همسایه رو میزنه, میگه بابات هست ؟
پسره میگه نه, شب میاد
یارو میگه بشین تا بیاد
.
.
.
یارو تو خیابون ماشین زده بهش پهن شده کف آسفالت،
رفتم دستش رو بگیرم بلندش کنم از رو زمین،
می گه «قربونت تو همین حالت یه عکس ازم بگیر می خوام بذارم تو فیس بوک!»
خدایاااا چرا دنیا نابود نشد ؟!!
.
.
.
طرف موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …
جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟
.
.
.
یــــــنی خدایی اینقــــدی ک مامان من زیر فرش پول جاســــازی میکنه،
انبار بانک مرکــــــزی پول توش نیست !!
والله بخــــــــدا!
.
.
.
جدیدترین شعر حیف نون :
هی وی وی وی وی وی وی وی وی وی
ترجمه :
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم !
.
.
.
تلویزیون میگه گوشی های GLX توی جیب جا میشه و راحت از جیب بیرون میاد!
مگه بقیه رو با خاور و نیسان حمل میکنن ؟ یا با سیم بکسل میاد بیرون !؟
.
سایر جوک ها و نوشته های طنز در ادامــه مطلب
سری جدید طنزنوشته ها و جمله های خنده دار خرداد ماه ۹۲
ورود به آرشیو جوک و استاتوس خنده دار
این مطالب از سایت JokoPic.com که وابسته به سه علی سه هستش، میباشد!
پس اون عزیزانی که اون سایت رو دنبال میکنند مسلما این مطالب براشون تکراریه . . .
ولی اون دسته از عزیزان که خیلی وقته طنزنوشته نخوندن حتما اینا براشون جالبه
…
خونمون مهمون اومد
وقتی در رو بازکردم دخترشون قدش حدودیک و نود بود
وقتی کفشش رو درآورد یک و هفتاد وپنج شد ،
اومد توی خونه گل سرش رو برداشت شدیک و پنجاه
نگرانم کم کم محو بشه !
.
.
.
آن چیست که چشم دارد ولی نمیبیند ؟
پا دارد ولی حرکت نمیکند ؟
بال دارد ولی پرواز نمیکند ؟
نوک دارد ولی غذا نمیخورد ؟
پرنده ی مرده !!
.
.
.
یه بار ما یه دونه هندونه خوردیم،
در حدی که کم مونده بود پوستش سوراخ شه !
فرداش رفتگر محلمون در زد و گفت:
اگه دیگه با این پوست هندونه کاری ندارین من ببرمش
.
.
.
به لقمان گفتند با چی میای اینترنت ؟
گفت : با بی ادبان !
.
.
.
غودا چیست؟
کلمه ای که بروسلی وقتی میگفت زورش ۳ برابر میشد
.
.
.
ثابت شده !
دور از دسترسها همیشه میتابند ، مثل ستاره ، ماه
در دسترسها لامپی بیش نیستند !
تو هم که لامپ دستشویی همش !
.
.
.
این حقه مسلم هر دختریه که،
عکسای ۱۳ تا ۱۸ سالگیشو بسوزونه !
.
.
.
دختری از مردی پرسید :
چرا تا مرز دیوانگی عاشق کسی میشوم
در حالی که میدانم در نهایت به اون نمیرسم ؟
مرد جواب داد:
به من بگو چرا زندگی میکنیم
در حالی که میدانیم در آخر می میریم !؟
هیچی دیگه
دختره هم زد تو دهنش
گفت سوال منو با سوال جواب نده !
.
.
.
شازده کوچولو به روباه گفت : بیااااااااا
روباه اومد و گفت : ها چی میگی ؟
شازده کوچولو گفت : دوری کنیم از هـــــــــــم !
.
…